زندگی زیباست
بسم رب عشق من همیشه امیدهای بزرگی در زندگی دارم چون دستم در دست توست خدایا از این که پیشمی ازت متشکرم... تا دست بر قلم میبرم سراغ تو را میگیرند کلمات چه بنویسم!!! زمین خوردن زیباست !!! اگر هدف بوسیدن خاک پای مادرت باشد... مادرم با تو نفس کشیدن را دوست دارم همیشه با تو بودن را دوست دارم با من بمان که بی تو هیچم &...
نویسنده :
نفس
15:22
تنهایی
به نام او برای تو وقتی که پشت یک پنجره بارانی بی هوا شاعر می شوی وقتی دیگر کسی برای شنیدن جمله هایت به اندازه لحظه ای فرصت نمی گذارد کسی هست که میشود به او پناه برد کسی که شب دلتنگی ها را می توان با او قسمت کرد یک نفر هست یک نفر که تا خواب دوباره چشمهایت با توست شب دلتنگی هایت را با او قسمت کن فقط با او... پنجره ها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرم اگر نمیایی ندهم زجر اینقدر پنجره ها را چشمانم به جهنم دوباره غروب شد و این دل تنهایم تنگ ...
نویسنده :
نفس
14:18
کادو خریده بودم واست
به نام خدا قشنگ مامان ببین مامان چه جورابای خوشکلی برات خریده بود با کلی ذوق و شوق رفتم برات اینا رو خریدم ولی تو باز نیومدی ...
نویسنده :
نفس
14:18
زودتر بیا
به نام او برای تو سلام عشق مامان خوبی عسلم ؟ اون بالا تو آسمون پیش خدا خوش میگذره ؟ امروز واست یه سوپرایز دارم ، این و ببین از نمایشگاه مادر کودک واست خریدم ...
نویسنده :
نفس
14:17
من ناامید نمیشم
به نام خدا سلام نی نی کوچولوی مامان خیلی دلم واست تنگه ، دوس دارم زودتر بیای پیشمون، هنوز از اومدنت نا امید نیستم ، انشالله هر چی خدا بخواد همون میشه عزیز دل مامان زودی بیا پیشم ، چشم انتظارتم دووووووووووووووووووست دارم منتظرتم زود بیای تو دلم ...
نویسنده :
نفس
14:17
بودنت آرزومه
به نام او برای تو الهی مامان قربون خوابیدنت بشه جیگر مامان ، مامان از بس دوست داره از الان رفته واست تخت و کمد و اسباب بازی و یه عالمه کفشو جوراب و لباس خریده کاش زودتر بیای تو دل مامان ، چون مامان هر دفعه با دیدین این چیزایی که خریده دلش آب میشه ...
نویسنده :
نفس
14:16
بدون عنوان
عاشقانه
به نام او برای تو سلام بر کسی که هنوز وجودشو تو وجودم احساس نمیکنم ولی برای احساس قشنگ مادر شدن لحظه شماری میکنم ... نی نی گلم بابا مجتبی فروردین سال 88 اومد خواستگاری مامانت و تیر ماه جشن عقدمون بود یکسال بعد هم مراسم عروسیمون و برگزار کردیم ...
نویسنده :
نفس
14:14
عشق اول زندگیم
به نام خدا سلام نمیدانم از کجا شروع کنم ، برای چه کسی بنویسم ، تاریخ را به چه زمانی تغییر دهم مینویسم برای احساسی که در دل و وجودم نهادی تقدیم به عشقم در ابتدا این نوشته را به عشق خوبم و نازنینم مجتبی تقدیم میکنم عزیزم ازت ممنونم بخاطر تمام خوبیها و مهربانی هایت ...  ...
نویسنده :
نفس
14:13